انگار هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فکر های هرزه ی موذی. همه اش همین. زندگی مثل دندانی است که به عصب رسیده باشد و دردش آدم را دیوانه کند اما باز هم با دندان های دیگرت فشارش بدهی از حرص و درد صورت ات را از شکل بیندازد، حواست را پریشان کند، خیالت را هذیان زده و تب آلود... این درد، این درد اعتیاد آور لعنتی!    








نظرات 1 + ارسال نظر
painkiller یکشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:10 ب.ظ

انگار هیچ حرفی برای گفتن ندارم.
منم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد