گفتم این سال ها که گذشت هیچ خوب نبود. گفتم این سال ها که گذشت من هیچ وقت خوب نبودم. گفت ولی عملا هیچ اتفاقی نمی افتد. هر روز باز همان کارها را می کنی. هیچ نگفتم. آن سال ها که گذشت هیچ خوب نبود. نمی توانستم دیگر آن طور... نمی توانم دیگر آن طور... ولی هیج اتفاقی نیفتاد هر روز از خواب بیدار شدم و همان کارها را کردم...
یه سندرومی هست به اسمِ nothing to be done که ساموئل بکت کشف کرده دههی 50 و به نظرم ماها بهش مبتلاایم.