احتیاج به فاصله دارم... از خودم و این فضایی که در آن به دام افتاده ام. کلمات را پیدا نمی کنم... پر از خشم ام ... از این خشم در خشم ام... می خواهم سوژه ای باشم به استحکام یک بارو، دریغ از این که نمی توان سوژه شد، انسان سوژه هست و چه به بدبخت هم... از تسکین بیزارم، از فرار... و هیچ راهی هم نیست جز زیستن لحظه ی نکبت بار و آن‌جا بودن و بازهم نکبت...



 







بیگانه ام با خودِ این روزها... آن قدر غریب است که فکر می کنم این جسم دیگر خانه من نیست...








هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان در جوار دوستان آکنده از هول و پلشت...هرکسی در هر چنگه ابر دوستی داشت هم از آن روست که جهان آکنده از هول و


روزهای عشق های نصفه و نیمه است و کوفت های زهرماری. باز خیال می کنم که حرف می زنیم و می گوییم نه. می گوییم این بار هم نه. می گوییم این بار هم توبه. بعد رفیق وار می کوبیم پشت هم که هی فلانی یک سال دیگر هم گذشت و ما هنوز اندر خم همان کوچه مانده ایم. این را البته هر کدام پیش خود می گوییم و به روی هم لبخند می زنیم که بله، که اینطور! که عجب این بار هم به خیر گذشت! وقتش است دیگر محافظه کارتر شوی. همه ی زنگ ها به صدا درآمده اند.